آخرین مقاله‌ها

Pleasure or pain, is it?

«یولسیز» برای ایران

مقاله‌ای از اکرم پدرام‌نیا منتشر شده در سایت انجمن قلم انگلستان
رادیوزمانه ، ژانویه ۲۰۲۰ – ترجمه به فارسی: بهادر باغبانی

یکی از پیامدهای سانسور برنامه‌ریزی‌شده این است که روایت‌های متنوع و گوناگون، و روی‌هم‌رفته بدنه‌ی ادبیات فارسی، را تحت‌الشعاع روایت منفرد گروه حاکم قرار می‌دهد. نتیجه‌ی آن برای خوانندگان ایرانی و جهانی بازنمایی نادرستی از ادبیات فارسی و ارائه‌ی روایتی غیرواقعی و گاه جعلی از زندگی ایرانیان و تجربیات اجتماعی آن‌هاست. سانسور تحمیل‌شده از طرف حکومت در درازمدت باعث سرکوب خلاقیت بسیاری از نویسندگان ایرانی شده است. در واقع یولسیز دارای تمام ویژگی‌هایی است که ترجمه‌ی فارسی را با سانسور روبه‌رو می‌کند: سکس، سیاست، مذهب، مصرف الکل، روابط زن و مرد و حضور اقلیت‌های جنسی (شخصیت‌های LGBTQ) به همین دلیل، سانسورچی‌های رژیم آن نسخه‌ای از یولسیز را تأیید می‌کنند که مترجم معانی کلمات و جملات آن را پنهان کند، خصوصیات شخصیت‌ها را گنگ و مبهم نمایش دهد و فصل‌هایی از کتاب را کاملاً حذف کند. در نتیجه، ترجمه‌ی یک اثر مهم ادبی می‌شود اثری نامعتبر و از دست رفته. اما هدف من ترجمه کاملاً بدون سانسور کتاب جویس است که بی‌شک انتشار آن در داخل کشور ممنوع است. به همین دلیل جلد اول آن در انگلستان منتشر شد و در ایران غیرقانونی توزیع می‌شود. در آغاز انتشارش، ایرانیان مقیم خارج از کشور کتاب را برای دوستان و اعضای خانواده به داخل کشور می‌بردند. این روزها، فروشندگان در بازار زیرزمینی در حال چاپ مجدد و توزیع آن برای عموم هستند و به‌زودی، کتاب الکترونیکی‌اش برای دانلود رایگان ارائه می‌شود. اما همه‌ی این‌ها برای من مترجم هزینه دارد. مدتی است که با فشارهای گسترده‌ی ارتش سایبری دولت ایران روبه‌رو هستم و سعی دارند مانع انتشار آنلاین این اثر حتی در آن سوی مرزهای کشور شوند. دومین جبهه‌ای که رمان ایرانی باید علیه آن بجنگد، کنترل روایتش توسط امپریالیسم جهانی است: ترس بسیاری از فعالان و نویسندگان ایرانی این است که مبارزات ظلم‌ستیزانه‌شان به نفع یک گروه مصادره شود و در بدترین حالت، برای توجیه مداخلات غربی استفاده شود. بنابراین مردم ایران همزمان، در کنار تحمل سرکوب‌های دولت، با خشونت ساختاری قدرت‌های امپریالیستی و ده‌ها سال مداخله‌ی غرب روبروی‌اند. منظور من از «مداخله» تحریم‌ها، کودتاها، اشغال و سلب مالکیت است – که همگی شکل‌دهنده‌ی مسائل اجتماعی و اقتصادی‌ای است که مردم ایران با آن مواجه‌اند. این خطر همیشه برای ما نویسندگان ایرانی وجود دارد که مبادا به این مداخلات قدرت ببخشیم. روایت‌های امپریالیسم غربی در جلوه دادن یک چهره‌ی اجتماعیِ ذاتاً نابسامان و آشفته از جامعه‌ی ایران غالباً از [چشم] مردم پنهان است. این روایت‌های پنهانی، به نوبه‌ی خود، بخشی از یک پروژه‌ی جهانی بزرگ‌تر در کنترل گفتمان غالب است.

Ziggurat

آیا من بهنجارم؟

گفت‌وگوی مجید صابری با اکرم پدرام‌نیا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبیات

ایبنا – خرداد۱۳۹۷

 

 

در سومین رمان منتشر شده‌تان، برخوردگاه وقایع را خطه‌ گیلان در دهه‌ منتهی به انقلاب ۵۷ قرار داده‌اید و به این طریق پیش‌فرض‌ها و توقعات مخاطب از نویسنده‌ای مهاجر را به چالش کشیده‌اید. نه غم غربت، نه بحران غریبگی؛ نه رنگارنگی پیش‌رو و نه کابوس پشت‌سر. نه نوستالژی بازگشت و نه اصرار به بریدن بند ناف. هیچ خبری از تصویر ایران و ایرانی آنچنان که کسی از آنسوی مرزها می‌بیند یا فکر می‌کنیم باید ببیند نیست. ایستادن در مقابل برخورد ژورنالیستی، توریستی و مخاطب‌پسند؛ به‌گمانم این ضدکلیشه‌روی و درهم‌شکستن باورهای غالبی استراتژی شماست. اینطور نیست؟

پاسخ: میلان کوندرا در رمان جهالت، این مضمون را با استفاده از ابزار درست و در فرمی دقیق بیان کرده است یا ناباکوف در داستان‌های کوتاهش از جوامع کوچک مهاجران و روابطشان با خود و با جامعه‌ کشور میزبان به گونه‌های مختلف، اما باز هم مشابه، بارها روایت کرده است، یا کسان دیگر. شاید برخی معتقد باشند «کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است». اما به‌نظر من، واقعیت امر این است که بحران بیگانگی، درد غربت، رنج نوستالژی و حس نشستن میان دو صندلی، در هر قالبی که بیان شود روایت مکرر است و من را با تکرار میانه‌ی خوبی نیست.

هدف اصلی شیوه‌ روایت ژورنالیستی جلب مخاطب است و اگر نویسنده‌ای در این شیوه‌ نگارش مهارت کافی داشته باشد و بتواند اخبار و حوادث روز را در قالب فیکشن بیان کند، بی‌شک به این هدف می‌رسد، اما نکته‌ منفی این روایت ژورنالیستی تاریخ‌مصرف کوتاه آن است که با پایان یافتن آن دوره، چراغش خاموش می‌شود. از سوی دیگر، چون در بیشتر موارد تجربه‌ زیستی خود نویسنده در آن دخیل نیست، مثل نوشتن درباره‌ مادری معتاد یا زنی خیابانی، این احتمال وجود دارد که روایت لباس توریستی به تن کند. از آن مهم‌تر، در بسیاری از موارد، به‌ورطه‌ قضاوت‌های نامنصفانه می‌افتد و به همان دلیل که نویسنده آن را با پوست و گوشت و استخوانش نزیسته و درونی‌اش نکرده، این نیز میسر است که با بیان ناقص و یا حتا متناقض از احساسات و درونیات و سختی‌های زندگی افراد جامعه‌ی مورد نظر، دیدگاه‌هایی ارائه دهد که ناروا باشد. یک مثال خوب آن کوری ساراماگوست.

داستانی ممنوعه راه ورودش را به ایران پیدا می‌کند

داستانی ممنوعه راه ورودش را به ایران پیدا می‌کند

مقاله – مصاحبه
۵ ژانویه ۲۰۱۹
پیتر اُبراین، روزنامه‌ی گلوب اند میل

روزنامه‌ی« گلوب اند میل» چاپ کانادا در روزهای آغازین سال ۲۰۱۹ در ۴ ژانویه‌ ۲۰۱۹، صفحه‌‌ی فرهنگی بخش مربوط به کتاب خود را به مصاحبه‌ی پیتر اُبراین، روزنامه‌نگار و هنرمند کانادایی، با اکرم پدرام‌نیا مترجم پرکار و رمان نویس ایرانی‌تبار ساکن کانادا اختصاص داد. در این گفت‌وگو پدرام‌نیا دیدگاه‌های خود را درباره شیوه‌های مبارزه‌ی با سانسور و گوشه‌ای از چگونگی تولید ادبیات امروز ایران و همچنین از جو ناامن برای نویسندگان ایران از جمله زندان، تبعید و ترور فیزیکی آنان در زیر نظام دیکتاتوری و تحمیل‌گر سانسور، بیان کرد.

Ziggurat

به سخره گرفتن سانسور ایران

مقاله – مصاحبه
۴ ژوییه ۲۰۱۹
انجلا شادر- روزنامه‌ی نویه زورشر زایتونگ

ترجمه‌های پدرام‌نیا بدون آن‌که حتا یک سنت هم برایش سود داشته باشد، در بازار زیرزمینی کتاب یا اینترنت پخش می‌شود و او از این بابت نه‌تنها دلخور نیست که حتا خشنود و راضی است. زیرا فارسی‌زبان‌ها می‌توانند بی‌هراس از سانسور، لولیتا یا لطیف است شب را بخوانند.

Impact of Ulysses

خواندن لولیتا مثل ورود به تالار آینه است.

(گفت‌وگو با اکرم پدرام‌نیا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبیات)
۲۸ جولای ۲۰۲۰
رادیوزمانه

ناباکوف می‌گوید، دوست دارم خواننده را وسوسه کنم، سپس پشت گوشش را قلقلک بدهم و چرخیدن او را به این‌سو و آن‌سو ببینم. برایان بوید ( ناباکوف شناس)

یولسیز در مرور هفتگی کتاب

ویدیو
۲۷ ژوئن ۲۰۲۰
بی‌بی‌سی فارسی

معرفی یولسیز در برنامه رادیویی «مرور هفتگی کتاب» با دقایقی از صحبت‌های اکرم پدرام‌نیا

Ulysess on Literature Ireland

بلومزدی مبارک!

پست
۱۶ ژوئن ۲۰۲۰
بنیاد ادبیات ایرلند

تصویر از نشر نوگام ناشر ترجمه‌ی فارسی یولسیز در نمایشگاه کتاب بدون سانسور- لندن ۲۰۱۹ اکرم پدرام‌نیا نویسنده و مترجم ایرانی – کانادایی یولسیز را به فارسی برگرداند.

Ulysses Persian Translation

یولسیزخوانی به فارسی

ویدیو
۱۳ ژوئن ۲۰۲۰
بلومزدی مقدونیه

پروژه‌ی یولسیزخوانی مترجمان یولسیز در جهان در برنامه‌ی بلومزدی

Akram Pedramnia on her desk

بازتولید نظم موجود

(گفت‌وگو با اکرم پدرام‌نیا، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبیات)
۳۱ مه ۲۰۱۹
رادیوزمانه

بازتولید نظم موجود بازدارنده‌ی رشد و شکوفایی استعدادها و آزاداندیشی است.

Virginia Wolf

نامه‌ای به ویرجینیا وولف

ویدیو
۷ مارس ۲۰۲۰
@akram_pedramnia on Instagram

Akram Pedramnia on her desk

یولسیز: از جیمز جویس تا اکرم پدرام‌نیا

سمیه شیخ‌زاده
بهار ۱۳۹۹
فصلنامه‌ی برگ هنر

نقد و تحلیلی بر ترجمه‌ی فارسی یولسیز از اکرم پدرام‌نیا. نوشته‌ی دکتر سمیه شیخ‌زاده استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات مدرن

لولیتا؛ از نوشتن تا ترجمه و انتشار به فارسی در افغانستان

 ناصر غیاثی – نویسنده و مترجم

تیر ۱۳۹۳ – بی بی سی فارسی

 

اکرم پدرام نیا: وقتی اثری چاپ شد، بی‌گمان راه رسیدن به دست خواننده‌های علاقه‌مندش را می‌یابد.